برگ های سپید دفتر من آخرین مطالب نويسندگان چهار شنبه 20 بهمن 1389برچسب:, :: 1:30 :: نويسنده : فهیمه
مدتی است همسرش به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده و بیکار هم شده است و همچنین با هم سازش و تفاهم ندارند. مرد اصرار زیادی داشت که همسرش را هرچه زودتر طلاق دهد. طبق معمول همیشه با آن ها کمی صحبت کردم اما اصرار و پافشاری های مرد جوان معقولانه به نظر نمی رسید. بالاخره آن روز زوج جوان به صورت توافقی از یکدیگر جدا شدند و زن با چهره ای غمگین و ناراحت دفترخانه را ترک کرد و برای همیشه یاد و خاطرهُ زندگی مشترک را به فراموشی سپرد. چند روز از آن ماجرا گذشت و یک روز که مشغول انجام کارها بودم وج جوانی برای مراسم عقد نزد من آمدند. به چهرهُ داماد با دقت بیشتری نگاه کردم. چهره اش برایم آشنا بود. نگاهی به شناسنامه و مدارک انداختم و به یاد آوردم او همان مرد جوانی است که چند روز پیش به خاطر داشتن اعتیاد و نداشتن شغل، همسرش را مجبور به طلاق کرده بود و اینک بعد از گذشت چند روز تصمیم به ازدواج مجدد گرفته است. از مکر و حیلهُ مرد جوان نسبت به ازدواج مطلع شده و از خواندن صیغهُ عقد میان آن ها منصرف شدم و از آن ها خواستم برای مراسم عقدشان به دفترخانهُ دیگری مراجعه کنند. نظرات شما عزیزان: پيوندها
|
|||
![]() |